سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مختصری از اشکالات علوم جدید مخصوصاً طبّ

طبّ جدید1- علمی نیستند: مطلبی علمی است که یا یقینی باشد و یا به طریقی به یقین برسد. اصالت تجربه در علوم جدید باعث جــزئی نـگـری شـده کـه پـر واضـح است که با استقرای ناقص و ظنّی نمی توان به نتیجه ای قطعی و یقینی رسید. این نوع نگرش علوم جدید در مقابل علـوم قدیـم که استـدلال (کلّی نگری) زیر بنـای آن را تشـکیـل می داد قــرار دارد. دقّـت شـود کـه ایـن بـه مـعـنـای نـفـی تـجـربـه نـیـسـت بـلکـه بـه معـنای نـفی اصالـت تجربه و ظـنّ و گـمان به جای استدلال های یقینی یا منتهی به یقین می باشد و همچنین به معنی نفی علــومی هـمچـون ریـاضـیّـات و تـوابـع ریاضـیات نمی باشد که خود از علوم یقینی می باشد و دارای فوائد زیادی که در جای خود باید مورد برِّرسی قرار بگیرد هست.

2- به دلیل همین جزئی نگری ، علوم جدید معمولاً مسائل را به صورت ریشه ای و منسجم برّرسی نمی کنند. آثار این عدم برّرسی ریشه ای مسائل ، در علم طبّ مشهودتر می باشد که عمده امراض مزمن در طبّ جدید درمان قطعی ندارند و به دلیل همین برخورد سطحی با طبّ در طبّ جدید ، معمولاً درمان به کم کردن یا از بین بردن علائم بیماری گفته می شود. 

3- به دلیل همین جزئی نگری در علوم جدید با مقوله ای به نام تخصّص در رشته ای خاصّ مواجه هستیم.تخصّص گرایی محض باعث تک بعدی شدن شخصیّت انسان می شود. البته به خلاف موقعی که فرد در علوم مختلف تخصّص داشته باشد و در علم و شاخه خاصّی تلاش بیشتری نماید. تقسیم بندی اینچنینی علوم و یا شقّه شقّه کردن علوم باعث از بین رفتن ارتباط کاربردی بین علوم مختلف مخصوصاً آن دسته از علوم که در یک حوزه قرار می گیرند(مانند رشته های مختلف پزشکی) و نتیجه غیر کارشناسی و غیر جامع در هر بخش می شود. به طور مثـال در عـلوم مـربوط به بـدن انسـان اگر طبّ از داروسازی و تغـذیه جـدا شـود شخـصی کـه دارو می سازد تخصّصی در مورد جسمی که برای آن دارو می سازد ندارد و کسی که تخصّص در مورد بدن انسان دارد برای آن بدن دارو نمی سازد و همچنین است در مورد علم تغذیه. این آفت باعث غیر کار آمد شدن علوم می شود و توجیهاتی مانند کمبود وقت برای تربیت متخصّصین جامع و ... مانع از نفی غیر کارآمد بودن علوم نیست چرا که پیشرفت اگر اصولی نباشد آسیب رساندنش بیشتر از سود رساندن آن می باشد و هیچگاه نباید دقّت فدای سرعت شود.

4- به دلیل همین جزئی نگری شاهد ریز شدن در ساختار موادّ و اعضای بدن هستیم. این ریز شدن بیش از حد (که حاصل تخصّص زدگی می باشد) مانع نتیجه بخش بودن آنها می شود. به طور مثال یک بار گفته می شود که بدن انسان بر سه پایه آب و نمک و روغن استوار است (البته با تحقیق و تدقیق) و با اصلاح این سه مادّه غذایی درصد بالایی از سلامتی قابل دستیابی است. در این صورت روش معالجه بسیار ساده خواهد بود. ولی بار دیگر گفته می شود که بدن انسان از فلان مولکول و اتم و ... ساخته شده است که در این صورت مداوای آن دشوار خواهد بود چرا که ما به صورت مستقیم به اتم و مولکول دسترسی نداریم.
  و یا گفته شود که بدن انسان به آهن نیاز دارد . اگر دید ما جزئی باشد خواهیم گفت که اگر ضرر ظاهری و فعلی در آزمایشات مشاهده نشود مصرف آن بدون اشکال است ولی طبّ کلی نگر استدلالی می گوید که ما باید طوری این آهن را در ساختار پیچیده بدن قرار دهیم که اطمینان به صحّت آن داشته باشیم. مثلاً اگر همین آهن در ساختار  مولکولی خاصّ (نه  به صورت فلّه ای و ساختار شکسته)  در قالب گیاهان و ظروف  به صورت تبادل یونی وارد بدن شود این یون به صورت ساختار متناسب با خود و بدون عوارض وارد بدن خواهد شد. در صورتی که اگر این آهن به صورت شیمیایی و ساختار شکسته تهیه و وارد بدن  شود از جهتی اطمینان به عدم ضرر نخواهیم داشت  و از طرف دیگر احتمال سرطان و ... در نتیجه عدم تناسب ساختار آهن  تولید شده جدید  با ساختار سلّولی و در نتیجه جنون سلّولی و تکثیر غیر متعارف سلّول ها  و همچنین احتمال رسوب  موادّ مختلف  از جمله همان آهن در رگ ها  و ... به جهت عدم جذب و یا عدم دفع ، بیشتر خواهد شد.
  علاوه بر آنچه که گفته شد ریز شدن در علوم و از جمله در موادّ مختلف و همچنین تجزیه و ترکیب آنها بر اساس ظنّ و گمان (فرضیه و نظریّه) و تأیید مصرف  موادّ تولید شده به محض نداشتن ضرر ظاهری و فعلی باعث تولید موادّ  مرده از نظر فعالیّت مفید در بدن خواهد بود.(مانند بسیاری از  موادّ استخراج شده از نفت در تغذیه و درمان امروزی)
در اهمیّت موادّ زنده همین بس که  بخش عمده ای از طبّ چیزی نیست جز ارتباط برقرار کردن موادّ زنده ای به نام دارو  و یا غذا  با موادّ زنده دیگری به نام میکروب یا ...  و غلبه نیروی قویتر بر نیروی ضعیفتر که این نوع برقراری رابطه در بدن هایی که تغذیه شیمیایی دارند تقریباً غیر ممکن است و  در شرایط حاد تر جز پاک کردن صورت مسئله  با جرّاحی عضو هیچ راه دیگری باقی نمی ماند و جرّاحی که فقط ضرورتی برای مواقع خاص در طبّ است تبدیل شده است به بخش اساسی و بنیادی طبّ شیمیایی جزئی نگر امروزی.

5- به دلیل همین جزئی نگری ریشه و اساس طبّ سنّتی چند هزار ساله و تکامل یافته آن یعنی طبّ اسلامی یعنی طبـایع و امزجه و اخلاط اربعه که بنـا بر مبنای طبّ سنتی و اسلامی ، طبّ چیزی جز آن نیست از طبّ کنده شده است و در طبّ جدید هیچ جایگاهی برای طبایع وجود ندارد.(البتّه اگر جسارت را تا حدّ استهزاء کردن بالا نبرند.)
  وجود همین ریشه و اساس در طبّ سنّتی که چندین هزار سال امتحان خود را پس داده بود و نیز در طبّ اسلامی که طبّ سنّتی با آن تکامل یافت باعث کلّی نگری و جامع نگری در آنها شده بود و در مقابل و به جای آنها اصول پراکنده که حاصلی  جز غلبه ضرر و زیان بر نفع  در طبّ جدید ندارد،ارمغان تمدّنی است که درآن دقّت فدای سرعت می شود.
  به عبارت کاملتر باید گفت کسی که شناخت کامل روی طبایع نداشته باشد عاجز از طبابت خواهد بود و آنچه که طب می نامد چیزی نخواهد بود جز از بین بردن یا کم کردن علائم بیماری نه خود بیماری.

 

ے البته تحلیل فوق برّرسی علوم جدید از نظر ساختاری می باشد.


ے مطالب ذکر شده در بالا غیر از فعّالیّت آگاهانه صهیونیسم علیه غیر یهود با دخل و تصرّف آگاهانه در تغذیه  و ... می باشد و پر واضح است که در صورت به دست گرفتن مدیریّت تغذیه با تشکیل سازمان های دست ساخته ای به نام سازمان بهداشت جهانی! و ... به راحتی می توان فرهنگ و هویّت و ... یک ملّت را تغییر داد و آنها را به سوی نیستی کشاند. این نکته که مردم  در دل مقلّد کسی هستند که جسم  آنها را درمان کند  چرا که مردم از ظاهر به سوی باطن می روند و شاید این یکی از اسرار  وجود معجزات در دعوت پیامبران باشد. حفظ قالب و ظاهر و تغییر محتوی هم از شگرد هایی است که مورد توجه آنها بوده است. در اختیار داشتن ثروت و رسانه نیز کمک مؤثری در این راه برای آنها بوده است.

ے  البته صحبت از این مقوله در این مختصر نمی گنجد و فرصتی می طلبد تا مفصّل به این مسئـلـه پـرداخته شـود کـه مسئـلـه ای بـسـیـار روشـن و غفلـت از آن نتیجه ای جز پشیمانی نخواهد داشت.

                                                                           

                                                                         « وَالسَّلامُ عَلَی مَن اتَّبَعَ الهُدّی »

 

 

 



کلمات کلیدی : علوم جدید، علوم اسلامی، طب جدید، طب اسلامی، طب سنتی، استقرای ناقص، ریاضیات، کلی نگری، جزئی نگری، اصالت تجربه، علوم یقینی